سفارش تبلیغ
صبا ویژن


یه عاشق

وسعت غم را با کدامین قلم و بر روی کدامین کاغذ بنویسم که حتی اگر تمام دریا ها جوهر و تمامی درختان قلم شوند یارای نوشتن ندارند، چقدر ساده بازگشتت را آرزو کردم و چقدر سخت بازنگشتی فاصله ی ما را قدم های تو اندازه گرفت، با هزار امید ساخته بودم هر آنچه تو با رفتنت ویران ساختی ویران کرده بودم هرچه غم را که تو با رفتنت آباد کردی تبر به ریشه ی سر پناهی زدی که خودت برای دلم ساخته بودی تمام خارهای دلم را که ریشه کن کرده بودی دوباره ریشه دوانده اند پرنده ی آرزو هایم با برخورد به صخره ی سخت تنهایی سقوط کرد و تمام همه چیزهایم هیچ شد، بار سفر طولانی ای را بسته بودم که بند کیفم پاره شد؛ باد پیام آور رفتنت صف شکنی شد بر قلب لشکر امیدهایم چگونه سخن از پایان آغاز کردی وقتی که آغازگر تمام خوبی ها خواندمت.

آه؛ مهربانم فاصله ی ما جز قدم های تو و دوری چشمانمان چیزی نیست بازگرد که سخنانم جز نمایشگر خوبی های تو چیزی نیست؛ تو هنوز هم در قلب من از غم و تنهایی من بزرگتری هنوز هم می توان با عشق تو تمامبدی های دلم را پوشاند و خاک کردو می توان با کلام زیبای تو آن را آذین بست برگرد تا سیل اشکهایم راه بازگشتت را گل نکرد ِ؛ برگرد تا خون دلم برایت راه بند نشده بازگرد که نمی خواهم هیچ یک از این ها شود بازگرد............. .

 


نوشته شده در سه شنبه 88/7/28ساعت 11:1 عصر توسط مهدی نظرات ( ) | |

قالب : پیچک

کد آهنگ

کد موسیقی

بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران